ریحانه موسوی | شهرآرانیوز؛ بیست ونهمین هفته فیلم و عکس مشهد با نمایش آثار متفاوتی از هنرمندان فیلم ساز مشهدی به پایان رسید. این رویداد سینمایی که سالانه توسط دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران در شهرهای مختلف برگزار میشود، فضایی غیررقابتی برای گردهمایی علاقهمندان عکس و فیلم، ارتقای کیفی این هنرها و شناسایی استعدادهای جوان فراهم میکند. در بخش فیلم، ۱۲۰ اثر به جشنواره ارسال شد و در میان شرکت کنندگان، فیلم سازانی با شصت سال سن تا نوجوانانی با سیزده سال سن حضور داشتند. آثار ارائه شده در سه حوزه پویانمایی، سینمای تجربی و سینمای داستانی طبقه بندی شدند. درنهایت، هفتاد فیلم برگزیده انتخاب و طی شش بخش دو ساعته به نمایش درآمد.
قسمت دوم گفتوگوهای شهرآرا با فیلم سازان این رویداد را در این نوشتار میخوانید.
نعمت ا... سرگلزایی، که با فیلم «مادر» در این رویداد حضور داشت، درباره آن توضیح داد: این فیلم ۱۰۰ ثانیهای، بخشی از مجموعهای با عنوان «دردانه» بود که برای تلویزیون تولید میشد. در هر قسمت از این مجموعه، گفت وگویی با پدر یا مادر شهیدی انجام میشد. این پروژه در سطح کشوری اجرا میشد و شامل دهها هزار مصاحبه به همین سبک بود. در این میان، داستان فیلم «مادر» متفاوت از سایر آثار دیده شد. برخلاف سایر مصاحبهها که به صورت بخشهای مخصوص تلویزیون تهیه و پخش میشدند، این فیلم برای تلویزیون مناسب تشخیص داده نشد، زیرا مادر در آن صحبت نمیکرد.
به دلیل ضوابط بنیاد شهید، فیلم قابلیت پخش نداشت، چراکه تلویزیون چنین قالبی ندارد که بتواند حس این مادر و سکوت معنادار او را به نمایش بگذارد. وی ادامه داد: احساس کردم که تنها فضایی که میتواند زبان سکوت این مادر شنیده شود، یک اثر هنری خاص است، نه یک کار استاندارد تلویزیونی. از همین رو، در تلاش بودم تا راهی پیدا کنم که این حس را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشم. هم زمانی ساخت فیلم با جشنواره فیلم ۱۰۰ باعث شد تا در ارائه آن محدودیتهایی داشته باشیم.
پس از تکمیل فیلم، متوجه شدیم که بازخوردها فراتر از انتظارمان بوده است، حتی قبل از اینکه جایزه دریافت کند، این یکی از عجیبترین اتفاقات در زندگی من و به زعم استادان بزرگ، خاصترین فیلم ۱۰۰ثانیهای کوتاه ایران بود. همچنین، فیلم میلیونها بار در صفحات داخلی و خارجی دیده شد.
وی افزود: برخی سازمانها با بودجههایی که دارند شروع به ساخت فیلم میکنند. آنها برای فیلمهای خود اکران در نظر میگیرند، جشنواره را برای فیلمهای خود برگزار میکنند و به دنبال تربیت کردن افراد خاص هستند. حال آنکه سینمای جوان فضای گسترده تری دارد و اتفاق جالبی که در آن رخ داده؛ این است که مدیران به فیلم سازانی که در این شهر فیلم ساختهاند، اهمیت دادهاند. در نتیجه آثار فیلم سازان با دیدگاههای مختلف در این رویداد اکران شد.
این فیلم ساز برخی آثار حاضر در این جشنواره را از حیث خلاقیت، پرداخت و فیلم نامه ضعیف بیان کرد و افزود: بسیاری به دنبال گروهها و دوربینهای خوب رفته بودند، اما برای یک فیلم ساز که در ابتدای کار است، ضرورتی ندارد که این گونه تجربیات سنگین مالی انجام دهد، مهم این است که دیدگاه قوی داشته باشد.
وی سینما را مانند لبه یک تیغ توصیف کرد، که یک سوی آن عشق به ساختن است و از سوی دیگر تا پخته نباشیم چیزی حاصل نمیشود. سرگلزایی مشکل عمده در عرصه فیلم سازی را آموزش دانست و تصریح کرد: افرادی که کمتر در این حوزه فعالیت داشتهاند، باید بیشتر دیده شوند، آنها دنیا را به گونهای دیگر دیدهاند و دوست دارند نگاه خود را به سینما منتقل کنند. فیلم ساز امروزی که نگاه نو و تازهای دارد و با دانش این دوره رشد کرده است، میتواند آثار بسیار متفاوتی بسازد. اکنون در سینمای ایران فقط یا به دنبال اقتصاد و کسب درآمد هستند یا به دنبال فیلم سازانی هستند، که به نظر آنها فیلم سازان انقلاب هستند و روزی کارنامه خوبی داشتهاند و فکر میکنند تا ابد باید به آنها کار بسپارند.
سجاد آریایی، دانش آموخته انجمن سینمای جوان که هفت سال است در حوزه فیلم سازی فعالیت دارد، درباره اثر خود گفت: فیلم من «ناگهان» نام دارد؛ کاری ۱۰۰ثانیهای که نسبت به زمانی که برای آن صرف کردم بازخورد خوبی گرفتم. من برای فیلم «ناگهان» ۲۰۰هزار تومان خرج کردم آن هم کرایه عینک «وی آر باکس» واقعیت مجازی بود.
من بیشتر از عوامل محیطی، دوستان و اطرافیان خود برای ساخت این فیلم کمک گرفتم. وی افزود: موضوع فیلم من درباره این است که، ما چقدر زود همه چیز را از دست میدهیم و قدر آن را نمیدانیم. در خلاصه فیلم هم آمده «ناگهان چقدر زود دیر میشود.» این کار بیشتر برای قدرشناسی زمان بود؛ ما با پیشرفت فناوری شاهد این هستیم که در خارج از کشور رباتهایی را میسازند، که انسان نما هستند و خاطرات اطرافیان و نزدیکان را به وسیله هوش مصنوعی کپی میکنند.
اما باز هم جای آن شخصیت اصلی را نمیگیرد. من در این یک دقیقه به همین موضوع پرداختهام؛ اینکه با پیشرفت علم و فناوری باز هم آن فقدان همیشه با ما همراه است. این فیلم ساز درباره رویداد هفته فیلم و عکس مشهد نیز بیان کرد: موضوع هفته فیلم و عکس در بخش مستند و داستان، آزاد بود و ما توانستیم آثار خود را ارسال کنیم.
اما بیشتر مواقع متأسفانه یا خوشبختانه بسیاری از موضوعها برای جشنوارهها قابل تأکید است، که خلاقیت را از ما میگیرد. وی یادآور شد: من تجربیات تئوری و عملی زیادی داشتم؛ اما در طول این هفت سال جرئت انجام این کار را نداشتم و نتوانستم یک فیلم را بسازم. اگر مسیرها هموار شود بسیار بهتر خواهد بود.
فرزانه سلیمانیان، کارگردان فیلم «مریم»، این اثر را روایتی از مشکلات یک زن معرفی کرد و گفت: این زن به چالشهای زیادی میخورد، که یکی از آنها وجود پدر بیمارش است که باید از او مراقبت کند. مریم به نوعی خود من هستم و تقریبا زندگی خود را با یک سری تغییرات نوشتهام.
نگارش فیلم نامه حدود سه ماه به طول انجامید، سه ماه هم برای پیش تولید زمان گذاشتیم، پس تولید هم پروسهای طولانی داشت که حدود چهار ماه زمان برد، تا بتوانیم یک فیلم خوب ارائه دهیم. وی با اشاره به اینکه افراد زیادی با این فیلم هم ذات پنداری کردند، مطرح کرد: خیل عظیم بانوان جامعه ما، نه صدایی دارند و نه دیده میشوند و در حال تلاش برای شنیده شدن و دیده شدن هستند. اما متأسفانه هنوز جامعه ما به آن سمت نرفته است. به همین دلیل، اولویت را برای فیلم اول خود به این موضوع اختصاص دادم.
سلیمانیان از چالشهایی که در مسیر کار خود با آنها روبه رو شد گفت و درباره آن توضیح داد: به دلیل اینکه اولین کار من بود و سرمایه گذار نداشتم، چالش مالی برایم اذیت کننده بود. از سوی دیگر مجبور بودم با یک سری افراد تازه فعالیت خود را پیش ببرم. وی، برگزاری چنین رویدادهایی را در آینده کاری فیلم سازان جوان بسیار مؤثر دانست و گفت: من در این جشنواره با فیلم سازان بسیار مطرحی آشنا شدم و نظرات آنها را درباره اثر خود شنیدم. اگر چنین رویدادی نبود، این فرصت را نداشتم که یک فیلم ساز پیشکسوت درباره فیلم من صحبت کند. شکل گیری این تعامل باعث میشود که از تجربیات بزرگان استفاده کنیم، تا چالش هایمان در آینده کمتر شود.
مهرسا مهرآفرید که با فیلمی به نام «کریه نازنین» در این رویداد حاضر شد، درباره آن گفت: من در دوره سال ۱۴۰۲ فیلم سازی انجمن سینمای جوان حضور داشتم و فیلمی که پخش شد یکی از کارهای پایان دوره من بود. موضوع این فیلم درباره شخصی است که صورت خود را به طور کلی در جنگ از دست داده است؛ حالا میخواهد با خانواده خود روبه رو شود و نمیداند که به آنها بگوید فرزندشان است یا نه. این فیلم یک اقتباس از داستان کوتاه «خصلت روسی» تولستوی است؛ ما مثال واقعی آن را در مشهد داریم. شخصی به نام «بابا رجب» که در دوران دفاع مقدس صورت خود را از دست میدهد و با خانواده روبه رو میشود و ما از این موضوع الهام گرفتهایم.
امید مهدوی یکی از فیلم سازان جوان حاضر در این رویداد نیز درباره اثر خود بیان کرد: «مگس» اولین فیلم من است که کمی حرفهایتر ساخته شده، اما به نظرم هنوز در سطح هنرجویی محسوب میشود. ایده این کار از شانزده سالگی با من همراه بود؛ سال گذشته در سن نوزده سالگی تصمیم به ساخت آن گرفتم و در فضایی محدود با یک هزینه کم ایده خود را اجرایی کردم.
موضوع آن نیز درباره یک کارگردان است که اختلال اسکیزوفرنی دارد و در واقع شرایطی که برای او ایجاد میشود در فیلم میبینیم. وی افزود: فیلم برداری این اثر یک روز به طول انجامید؛ ایده کار بسیار عجیب غریب به ذهن من رسید. من همیشه به سینما و کارگردانی علاقهمند هستم و احساس کردم یک کارگردان میتواند با یک مگس روبه رو شود و درگیری ذهنی هم داشته باشد. در این کار تصاویر حرکتی زیاد داشتم و از ویلچر استفاده کردم.
از طرفی هزینه فیلم بسیار کمتر از چیزی شد که برآورد کرده بودم و آن را با موبایل ساختم. اما هیچ کس فکر نمیکرد که با موبایل ساخته شده باشد. از آن گذشته محدودیت در بودجه و سایر موارد، اجازه نمیداد تا من سالها بتوانم این فیلم را بسازم، این امر باعث شد تا با استفاده از موبایل و عوامل بسیار کم این کار را انجام دهم.
مهدوی بیان کرد: در مشهد مانند تهران فضاهای مناسب آموزشی وجود نداشت، تا هنرمندان و کسانی که بیشتر هم دغدغه و هم مسیر هستند در کنار یکدیگر فیلم ببینند. بسیار خوش حال هستم که دوباره مشهد در حال رقم زدن این اتفاق است. من همیشه این ذهنیت را داشتم که به تهران بروم و آنجا فیلم بسازم، اما در شهر خود ماندم تا بلکه شرایط برای ساخت یک فیلم کم هزینهتر مهیا شود.
علیرضا محمودی، مدیر تولید و بازیگر فیلم «آنارشی» که در چند فیلم دیگر از جمله «مریم» جزو عوامل تولید بوده است، گفت: در فیلم «آنارشی» مقداری دستمان بازتر بود؛ زیرا میتوانستیم برای آن هزینه کنیم و از عوامل حرفهایتر استفاده کردیم. ما مدت طولانی درگیر پیش تولید آن بودیم و کار خوبی از آب درآمد. وی افزود: در فیلم «مریم» تعداد زیادی از عوامل به صورت دوستانه حضور داشتند و احتمالا بسیاری از کارهای حاضر در این رویداد این گونه بودند.
این اتفاق بد نیست؛ اما از جایی به بعد زمانی که میخواهید فعالیت خود را به صورت حرفهایتر انجام دهید، بودن در مشهد کار را سختتر میکند. زیرا نیاز دارید که با ابزار بهتری کار کنید، که این ابزار در تهران در دسترستر است. همچنین برای پیشرفت نیاز دارید تا با عوامل بهتری کار کنید؛ به عنوان مثال اگر یک صدابردار بخواهد در مشهد رشد کند، به سراغ فرد متخصص تری در این حوزه میرود که در تهران حضور دارد، تا در کنار او فعالیت کند.
مهرداد الهی که فیلمش «دویدم و دویدم» نام دارد، نیز گفت: داستان این فیلم مربوط به پدری است، که هر روز عادت دارد برای دختر خود قصه تعریف کند. ماجرا از این قرار است که دختر او زنگ میزند و پدر در حال قصه گفتن برای او است. اواخر داستان ما متوجه میشویم پدر آتش نشان است؛ قصه قطع میشود و به سراغ کارش میرود. این فیلم توسط سلمان نظافت یزدی نوشته شده است، که با هم فکری او و در مؤسسه فرهنگی هنری شهرآرا تولید شد.
وی بر این باور است که فیلم کوتاه همیشه چالشهای خود را دارد و در این باره بیان کرد: انتخاب بازیگر، دکوپاژ فیلم و... همه چالشهای آن است؛ اما با وجود گروهی که در کنار من بودند، همیشه اتفاقهای بد کنار میرود و باعث میشود بتوانیم فیلم خود را به مرحله خروجی برسانیم.
الهی که نامزد جشنواره لیسبون پرتغال و جشنواره هند بوده و اکنون هم یکی از آثار او به نام «سکوت»، در جشنواره لاس وگاس نامزد شده است، رویدادهای این چنینی را موجب پیشرفت در عرصه فیلم کوتاه دانست و افزود: کارگردانان همه با یکدیگر تعامل دارند و میتوانیم از تجربه قشر جوان تا پیشکسوت استفاده کنیم، تا در آینده بتوانیم کارهای بهتری را تولید کنیم. این رویداد فوق العاده بود و باعث شد که جدیتر به سینمای فیلم کوتاه نگاه کنیم.